پرسشی که طی سال های اخیر به شدت اذهان عمومی را در گیر خود کرده این است که اگراعتراضی وجود داشته باشد چگونه باید مطرح شود؟ آیا اساسا اعتراض ها قابل طرح اند؟ و هر گونه اعتراضی به مثابه نشانه گیری پایه های نظام جمهوری اسلامی است؟ به نظرمی آید طرح اعتراض در جامعه ما، صرف نظر از محتوای اعتراض ونحوه ابراز آن به هر شکل صحیح نیست. اگر معلمان وکارگران نسبت به پایین بودن سطح دستمزد و به تعویق افتادن حقوق، دانشجویان به عدم پاسخگویی به مطالبات صنفی شان و زنان به حقوق پایمال شده شان اعتراض کنند، هر چند اعتراض آرام و مسالمت آمیز باشد، خواه از طریق نوشتن، امضا جمع کردن، تجمع، برگزاری کنفرانس، جلسه و حتی حرف زدن باشد جرم محسوب می شود. براستی این معادلات در جامعه ما این را به ذهن هر انسانی متبادر می کند که نوع خواسته ومحتوای اعتراض نیست که امری را غیرقانونی ویا مخالف نظام و امنیت ملی می کند بلکه هرگونه اعتراض وانتقادی جرم است.

به نظر می رسد مفاهیم تغییر یافته است. وقتی دختری 24 سال دارد و تحصیلات مددکاری خود را به اتمام رسانده واز سوابق درخشانی برخوردار است، اعم از ارائه خدمات به کودکان کار، به کودکان فاجعه بم و....که درباره آن نوشته شده است - بنابراین از ذکر مفصل آن خودداری می شود- در تجمعی آرام وبدون وجود پلاکارد و پوستری، که اگر خشونت پلیس در آن نبود بسیار آرام پایان می یافت، شرکت می کند و مظلومانه مورد ضرب و شتم قرار می گیرد، ناسزا وتوهین و تحقیر تحمل می کند، بازداشت می شود، چندین بار دادگاهی خواسته می شود وعاقبت به دو سال و نیم زندان و10 ضربه شلاق محکوم می شود عقل سلیم آن را چه تلقی می کند؟
بر اساس عقل سلیم، دلارام مجرم است یا معترض؟ اوجرمی مرتکب شده است یا به نابرابری های موجود انتقاد دارد؟ ذهن خلاق و پرسشگر اودر حال کنکاش و چون و چرا است. چرا نمی تواند حق طلاق داشته باشد؟ چرا نمی تواند قیمومیت فرزندش را داشته باشد؟ چرا نمی تواند به عنوان یک زن کارگر یا کارمند فرزندش را بیمه کند؟ مگر رنگ خون او با رنگ خون برادرش فرق دارد؟ چرا ارزش خون و وجود اونصف است؟ وهزاران چرای دیگرعقل سلیم این چون و چرایی را جرم می داند یا اعتراضی حق خواهانه ؟
بر اساس عقل سلیم، دلارام مستحق تشویق است یا تنبیه؟ آیا باید به چنین زنانی ببالیم که فکر می کنند، مطالعه می کنند، به همنوعان خود اهمیت می دهند یا آنان را به حبس های طولانی محکوم کنیم؟
دلارام و دلارام ها در دادگاه دیگری، در برابرافکار عمومی مورد قضاوت قرار خواهند گرفت، نه تنها در این زمانه که آیندگان را نیز به داوری خواهند خواند و بالندگی وشور وعشق خود را به نسل هایی که در پی می آیند نثار خواهند کرد. فعالین اجتماعی شجاعانه احکام را می پذیرند ومظلومانه تن به اجرای آن می دهند به امید آنکه خواسته های بر حق آن ها جامعه عمل بپوشد به امید محو فقر،ب ه امید برابری و از بین رفتن هر گونه تبعیض اعم از جنسیتی، طبقاتی و قومی.