مرکز فرهنگی زنان از آغاز تاکنون

مركز فرهنگي زنان تشكلي است مستقل و غير دولتي كه در پي تشخيص يك ضرورت در اسفند 1379متولد شد و در مرداد 1380به ثبت رسيد. ضرورتي كه نه در چهارديواري بسته خانه هايمان كه در پس يك تجربه جمعي علني مطرح و زمينه ساز حركت جمعي ديگري شد و آن برگزاري اولين مراسم 8 مارس، روز جهاني زن به شكل علني در اسفند 1378 و به همت 2 تن از زنان جمع ما كه ناشر بودند _انتشارات توسعه و انتشارات روشنگران – و زنان مستقل و نمايندگان برخي از محافل زنان و تشكل¬هابود. پس از اين تجربه بود كه مركز فرهنگي زنان را طي فراز و فرودهاي بسيار به ثبت رسانديم و كوشيديم از تجربه هايمان بياموزيم ، از موقعيت هاي "طبيعي فرض شده" كه عليه زنان به كار مي آيد و باز توليد مي شود آگاه شويم، آگاهي فمينيستي را در ميان خود و ديگر زنان رشد و گسترش دهيم، به مسائلمان نقادانه و نه از منظر فردي كه به عنوان مسئله اي اجتماعي و عمومي بنگريم و با تلاش هاي جمعي مان براي دگرگوني موقعيتي نابرابر كه گرفتار آن هستيم توانمندتر شويم.

براي سازماندهي مركز چون نمي خواستيم در دام شكل و شمايل معمول انجمن هاي غير دولتي موجود گرفتار شويم، و حتي با بنيه كوچكمان از خطر بوروكراسي زدگي سنتي درامان باشيم كوشيديم به جاي عضوگيري گسترده، پروژه اي عمل كنيم و با جذب علاقه مندان به هريك از پروژه ها نه تنها بر تعداد اعضا و ميزان توانمندي هايمان بيافزاييم بلكه ديگر زنان را تشويق كنيم كه با تاسيس مراكز و انجمن هايي مستقل و كوچك چون مركز خودمان صداي مستقل زنان را افزايش دهند.
پس ازعبور از موانع گوناگون براي ثبت يك تشكل سرانجام پيش از ثبت نهايي تشكلمان با برگزاري مراسم "هشت مارس" در اسفند 1379(خانه هنرمندان)، اعلام موجوديت كرديم كه نخستين پروژه مركز فرهنگي زنان بود و كوشيديم غير متمركز و متنوع باشد.در همين مراسم هم بود كه جمع كردن امضا براي پيوستن به كنوانسيون رفع تبعيض عليه زنان را آغازكرديم و براي اين كار نامه اي خطاب به مجلس شوراي اسلامي نوشتيم و خواستار پيوستن بي قيد و شرط به كنوانسيون شديم آن زمان هنوز هيچ زمزمه اي در مورد الحاق ايران به كنوانسيون نبود. علاوه بر اين، كارت هاي كوچكي هم منتشر كرديم كه در آن ها برخي از مطالبات حقوقي زنان را در قالب اعتراض به برخي قوانين زن ستيز مكتوب كرده بوديم و از علاقه مندان خواستيم خودشان در صورت اعتراض ، كارت هاي مذكور را براي مجلس پست كنند. به اين ترتيب تلاش مي كرديم كه روش هاي گوناگون اعتراض به موقعيت نابرابر را تجربه كنيم و اشاعه دهيم، روش هاي فردي و جمعي اعتراض.
در سال 1380، يكي از فعاليت هاي ما برگزاري تجمع ها و گردهمايي هاي اعتراضي نسبت به تبعيضاتي بود كه بر زنان اعمال مي شد مانند سمينار "زنان افغان در غربت" (شهريور1380) و همچنين گردهمايي " محكوميت قتل زنان خياباني " در مهر 1380 که در پي قتل سريالي زنان خياباني در مشهد برگزارشد.در مورد اخير با صدور بيانيه اي با عنوان " زن كشي را محكوم مي كنيم" در برابر اين تفكر زن ستيز موضع گرفتيم و در پي آن نامه اي براي جمع آوري امضا و اعلام اعتراض گروهي نوشتيم.
در همين سال، همچنين "نامه زن" بولتن داخلي مركز را منتشر كرديم. زيرا برخورداري از ابزاري براي اطلاع رساني درباره زنان و داشتن تريبوني براي آنان در جامعه اي با بيش از 60 ميليون جمعيت كه تعداد نشريات زنان آن به تعداد انگشتان دست هم نمي رسيد ضروري بود. كوشيديم اين تجربه را از طريق انتشار بولتن اطلاع رساني در حيطه اي كوچك تر كسب كنيم و البته از محدوده انعكاس اخبار خود نيز فراتر رويم و تجربيات خودمان و ديگر انجمن هاي زنان را در آن منعكس كنيم تا بدين طريق هم با فعاليت هاي يكديگر آشنا شويم و هم زمينه هاي ايجاد كارهاي مشترك را در آينده فراهم كنيم. اولين شماره "نامه زن "هم زمان با هشت مارس در اسفند 1380 متولدشد. در اين زمان تقويمي ديواري نيز كه شامل عكس هاي فروغ فرخزاد،سيمين دانشور،سيمين بهبهاني و... بود منتشر كرديم كه همين تقويم چند ماه بعد يكي از دلايل پلمپ مركز شد.
در اسفند 1380، همچنين باتوجه به اقبال زنان از روز جهاني زن در سال هاي گذشته، تصميم گرفتيم به جاي برگزاري يك برنامه واحد، علاوه بر شركت در مراسم گرامي داشت روز زن در شهرستان ها و پوشش خبري اين مراسم، در صورت نياز تجربه هايمان را هم در اختيار كساني كه مي خواهند براي اولين بار اين مراسم را در شهرستان هاي خود برگزار كنند، قرار دهيم. به اين ترتيب مسائل زنان در حوزه عمومي تر و در طيف گسترده تري مطرح مي شد و ما نيز بيشتر مي توانستيم با مشكلات زنان در شهرستان ها آشنا شويم. به اين ترتيب در اسفند 1380، اعضاي مركز فرهنگي زنان بيش از برگزاري اين مراسم همت خود را صرف انعكاس و كمك به فعاليت هاي زنان در تهران و شهرستان ها كردند. با شركت در مراسم زنان در شهرهاي تبريز، سنندج، اصفهان، ورامين، زنجان و سمنان در كنار زنان اين شهرها سخن گفتيم و آنان را ياري كرديم و در همه اين شهرها مسئله كنوانسيون رفع تبعيض را به بحث گذاشتيم و بدين ترتيب طوماري از امضاء هاي زنان شهرهاي مختلف مبني بر درخواست پيوستن بدون قيد و شرط به اين كنوانسيون گرد آورديم و روانه مطبوعات و مجلس كرديم.

در سال 1381 فعاليتمان را در حوزه هاي بيشتری گسترش دادیم. آموزش، خشونت عليه زنان و همچنين طرح مسائل زنان كارگر و همچنين تاثيرات جنگ بر زنان در برنامه فعالیت هایمان قرار گرفت. ميتينگ همبستگي با زنان فلسطين درتهران( روبه روي سفارت فلسطين) درارديبهشت 1381 (اولين ميتينگ زنان در فضاي باز) و اعتراض به كشتار گسترده زنان و كودكان فلسطين در بهار 1381 و انتشار اطلاعيه در محكوميت جنگ، برگزاري سمينار مشكلات و مسائل زنان كارگردر تهران( پارك نظامي گنجوي) در 15 ارديبهشت 1381 از جمله ميتينگ هاي اعتراضي ما بود.
از آنجا كه مي كوشيديم از ابزارهاي گوناگون براي انعكاس مسائل زنان و راهكارهاي برون رفت از آن بهره گيريم، پس از تجربه برگزاري سمينار و ميزگرد و... تصميم گرفتيم مباحث را از شكل تك گويي هاي انفرادي به شكل جمعي در آوريم. از اين رو شروع به دعوت از كساني كرديم كه در زمينه كار كارگاهي تجربه داشتند. جلسات آموزشي براي كار كارگاهي شروع شد. اين بار هدف ما كار بر روي مسئله خشونت عليه زنان بود و از اين زاويه شروع به مطالعه و سپس آماده كردن پرسشنامه و مصاحبه با زنان در مورد تعاريف مختلف خشونت و... كرديم و در اين ميان ياد مي گرفتيم كه چطور بايد کارگاهی آموزشی براي زنان در مورد خشونت عليه آنان برپا كنيم. در اين زمان مشكلاتي هم براي مركز پديد آمد، در 12 خرداد 1381 اتاقي كه در اختيار دفتر مركز فرهنگي زنان براي ارائه در اساسنامه بود از سوي اداره اماكن ناحيه انتظامي تهران پلمپ و نامه زن توقيف شد.
اولين کارگاه خشونت علیه زنان را كه حول تعاريف خشونت عليه زنان بود 12 دی ماه 1381در آمفي تئاتر شهرداري منطقه 6 برگزار كرديم و به اين ترتيب مسئله خشونت عليه زنان را به طور جدي پي گرفتيم.
بزرگداشت هشت مارس در اسفند 1381 را با برگزاري جلسات آموزشي كارگاهي با موضوع آموزش و زنان آغاز کردیم، و با گفت وگو درباره خشونت خانگي عليه زنان و يافتن راهكارهايي براي كاهش آن ادامه داديم و در آخر نيز با تجمعي براي اعتراض به نابرابري و جنگ، و آرزوي برقراري برابري، صلح و عدالت در سطح جهان به پايان رسانديم. اين تجمع در پي فراخوان عمومي مركز فرهنگي زنان با عنوان " زنان براي صلح ، صلح براي همه" در پارك لاله (17 اسفند) و به شكل تريبون آزاد برگزار شد.
همچنين كارگاه خشونت خانگي و مسئوليت فردي در مركزسازمان هاي غير دولتي شهرداری (16 اسفند) و نمايشگاه عكس با موضوع زن و مدرسه و ميزگردي با عنوان "زن و آموزش" در مركزسازمان هاي غير دولتي شهرداری ( 15 اسفند 1381) از برنامه هاي ديگرمان بود.در اين سال فراخوان اولين كتابخانه غيردولتي زنان نيز را طرح كرديم.
گروه دانشجويي مركز فرهنگي زنان هم نيز براي ارتقاي فعاليت جمعي با همكاري جامعه فرهنگي دانشگاه تهران دو ميزگرد با عنوان اصلاحات و حقوق زنان و نيز تصوير زن در تلويزيون ايران برگزار كرد.

در سال 1382، و در پي فعاليت هاي پروژه يي در مركز، تصميم گرفتيم فعاليت هايمان را در سه محور توسعه دهيم و از نيروها و علاقه مندان بيشتري مدد بگيريم. تعداد همكارانمان هم نه بر اساس عضو گيري كه در روند اجراي پروژه هاي پيشين و ماندگار شدن افراد در پروژه هاي بعدي افزايش يافت. به اين ترتيب توان كاريمان نيز افزايش يافته بود و مي توانستيم نيروهاي بيشتري در پروژه ها جذب كنيم. در عين اين گستردگي افراد به فراخور وقت و تواني كه داشتند با ما همكاري مي كردند . از آن جا كه محلي هم براي تدارك برنامه ها و فعاليت هايمان نداشتيم بيشتر جلساتمان را در كافي شاپ¬ها، دفاتر دوستانمان در ساعات غير كاري و همچنين خانه هايمان ترتيب مي داديم. از اين روي در سه حوزه كاري تقسيم شديم تا علاوه بر فعاليت در حوزه هاي كاري خود، جذب نيروهاي جديد، فعاليت غير متمركز و گريز از گرفتار شدن در دام سلسله مراتب و رهبري واحد ، ارتباط تنگاتنگي هم با حوزه هاي يكديگر داشته باشيم و در صورت لزوم به يكديگر مدد برسانيم. اين شد كه سه پروژه تاسيس كتابخانه تخصصي زنان، برگزاري سمينارها و كارگاه ها و راه اندازي سايت مركز فرهنگي زنان در چارچوب برنامه هايمان قرار گرفت.
فكر تاسيس كتابخانه تخصصي غير دولتي زنان را از مدت ها پيش در سرداشتيم، اين فكر با اهداي كتاب از سوي خانم مهدخت صنعتي شدت گرفت و عزم مان را براي تاسيس كتابخانه جزم كرد چرا كه با تاسيس كتابخانه تخصصي زنان و استفاده چند منظوره از آن در زمينه برنامه هاي آموزشي و كارگاهي اين امكان را مي يافتيم كه از توانمان در پيشبرد مسائل زنان بيشتر بهره ببريم.
خشونت عليه زنان در ابعاد جسمي ، جنسي و روحي آنقدر فراگير است كه با اين باور غلط كه مشكلات زنان شخصي و "اندروني" است و نه اجتماعي، كوششي وسيع براي تداوم آن صورت مي گيرد. از اين روي پرده برداشتن از خشونت هاي آشكار و نهاني كه بر زنان مي شود علاوه بر آن كه ميدان ديدمان را نسبت به فاجعه پيرامونمان وسيع تر مي كند به ما كمك مي كند كه با بهره گيري از راهكارهاي فردي و جمعي، عوامل خشونت زاي فرهنگي، اقتصادي، قانوني و سياسي را كه اعمال خشونت بر زنان را گسترش و تداوم مي بخشند بشناسيم، نقد كنيم و دگرگون سازيم. تشكيل كارگاه سه نوبته" خشونت جنسي خانگي" را به همين خاطر و در تداوم برنامه هاي كارگاهي خشونت برگزار كرديم. برگزاركنندگان به اين نتيجه رسيدند كه يكي از عوامل بروز خشونت جنسي عليه زنان وجود قوانيني است كه زن را در روابط زناشويي علي رغم ميل خود، ملزم به تمكين مي كند . پس تصميم گرفته شد كه نامه اي تنظيم شود كه در آن مردان تقاضاي حذف چنين قوانين تبعيض آميز را از مراجع صالحه بخواهند. اين نامه تهيه شد، منتهي هنگام مراجعه به آقايان براي امضا استقبال گرمي از ما نشد يا به ما خنديدند يا معترض تنظيم چنين نامه شدند البته عده قليلي نيز آن را امضا كردند. از دیگر نتایج این کارگاه ها، تشكيل "كمپيني با شعار زنان و مردان عليه خشونت تا هشت مارس" بود که به دعوت مرکز فرهنگی زنان از دیگر گروه ها شکل گرفت و قرار شد که مراسم 8 مارس آن سال به نام «کمپين زنان و مردان عليه خشونت» مبارزه‌اي‌ جمعي‌ و سازمان‌دهي‌شده‌ باشد و برای این کار کمیته های گوناگونی تشکیل دادیم و هر کمیته ملزم شد که تا 8 مارس نتایج فعالیت خود را اعلام کند. اما مجوز این برنامه که برای 18 اسفند ماه بود دوساعت قبل از برگزاری مراسم لغو شد و در نهایت به خشونت و دستگیری کشیده شد.
تریبون فمیینستی سایت مرکز فرهنگی زنان ادامه روند کار ما در در نامه زن بود. و ابزاری بود برای ارتباط با دیگر فمینیستها و اطلاع رسانی فمینیستی. این سایت را در زمستان 1382 راه اندازی کردیم. تریبون پس از دوسال فعالیت مستمر درآبان ماه 1384 فیلترشد. یکی از فعالیت های پروژه ای ما در تریبون فمینیستی با توجه به حذف زنان در تاریخ به عنوان راه و روسمی مردسالارانه این بود که به مناسبت 8 مارس روز جهاني زن هر روز به نقل روايتي از زندگي يکي از زناني بپردازيم که در هموار کردن مسيرمان تا به امروز نقش ارزنده اي داشته اند. و" سی زن، سی روز" نام گرفت.
از مهر1382 كميته حقوقي مرکز را که متشكل از افراد حقوقداناست تشکیل شده و روزهایی سه شنبه نیز مشاوره هاي حقوقي زنان را به طور منظم و در زمان هاي مشخص به زنان ارائه می كند.
انتخاب شيرين عبادي (مهر 1382) به عنوان برنده نوبل صلح، شوكي تاريخي به جامعه مردسالار ما بود و بسياري را در بهت فرو برد .در روز ورود شيرين عبادي به ايران با در دست داشتن پلاكاردهايي با عناويني چون"اينجا ايران است، من يك زن هستم، من شيرين عبادي هستم، من پروانه فروهر هستم، مهرانگيز كار هستم..." ،كوشيديم تصويري از زن ايراني امروز را در شعارهايمان به همه جهانيان نشان دهيم.
انتخاب شيرين عبادي به عنوان برنده نوبل صلح، همچنين سرآغازي بود براي شكل گيري هم انديشي زنان كه به دعوت مركز فرهنگي زنان در ديدار با شيرين عبادي (مهر 1382) كليد آن زده شد.

در سال 1383 و شکل گیری هم اندیشی زنان، فعالیت های جمعی زنان گسترش یافت.یکی از مهم ترین آنها اعتراض حمعی زنان به سیاست های زن ستیزصدا وسیما بود.
درحالي‎كه تاريخ ايران در دو دهه‎ي اخير شاهد فعاليت‎هاي روبه گسترش زنان در عرصه‎هاي گوناگون زندگي اجتماعي بوده است و نسل جديد زن ايراني با اتكا به توانايي و استعدادهاي خود، در عرصه‎هاي دانشگاهي، ادبي، علمي، هنري و فعاليت‎هاي اجتماعي ـ سياسي جايگاه درخور توجهي كسب كرده است، «صدا و سيما» به‎صورت رسانه‎ي انحصاري و فراگير در كشور، راهي آشكارا توهين‎آميز در مقابله با اين روند در پيش گرفته است. و در چند ساله اخير به‎ويژه شاهد تهيه و پخش سريال‎هايي هستيم كه به شكلي عريان، سمت و سويي زن‎ستيزانه پيدا كرده و با تبليغ چندهمسري، صيغه و تعدد زوجات، به تحقير و بي‎هويت ساختن زن مستقل ايراني، كمر همت بسته است.
در اعتراض به این امر با همکاری دیگر گروه های زنان کمپینی جمعی علیه صدا وسیما تشکیل دادیم و از كليه زنان و مرداني كه مي‎انديشند خواستیم که در برابر نگرش‎هاي زن‎ستيزانه و تحقيرآميز صداو سيما اعتراض کنند.این برنامه در 9 ارديبهشت ماه (1383 در محل «انجمن صنفي روزنامه‎نگاران» برگزار شد و صدا ئ سما را به عقب نشینی واداشت.
از دیگر فعالیت¬های جمعی ما همکاری تريبون فمينيستي ايران با «سايت دخترك» بود در میزبانی بحث و گفتگوي آنلاين ميان دختران جوان ايراني داخل كشور از يك‎سو و دختران ايراني نسل دوم مهاجر (با تمركز بر گروه دانشجويي «مركز فرهنگي زنان» و «گروه دختران سايت دخترك») بود.
یکی دیگر از فعالیتهای مرکز برگزاری نمايشگاه "ضد خاطرات" در خانه ای تخریبی در مرداد 1383 بود.
يکي از نتايج مهم اين نمايشگاه اين بود که اين گروه از آن پس نمي توانست از کنار هر خانه ي پيش از تخريبي به راحتي رد شود و آماده بود که خلاقيتي آزاد و رها را دگرباره تجربه کند., گروهي که در انتهاي کار فرق بين گالري با خانه اي در ميان خانه هاي ديگر را بيشتر احساس کرد.
دراین سال کتابخانه مرکز فرهنگی زنان با نام صدیقه دولت آبادی به همت و یاری حامیان و دوستان کتابخانه زنان افتتاح شد و اولین دوره کتاب برگزیده سال را در حوزه مطالعات زنان را برگزار کرد.
در این سال همچنین به همت كميته بهداشت مركز فرهنگي زنان پوستري درباره ایدزبراي نصب در محل‎هاي رفت و آمد زنان تهيه و به چاپ رسيد و تعدادي از آن در آرايشگاه‎هاي زنانه پخش شد.
مراسم بزرگداشت روز جهانی زن با عنوان «زن در قانون اساسی» از دیگر برنامه های مشارکتی مرکز فرهنگی زنان و انجمن اسلامی دانشگاه روانشناسی بود که در تالار کوثر دانشکده و علوم تربیتی دانشگاه تهران برگزار شد.


در سال1380 فعالیت های مرکز فرهنگی زنان در کنار دیگر گروههای زنان ادامه یافت.
الف) فعالیت در نشست¬های هم¬اندیشی فعالان جنبش زنان: ما در مرکز فرهنگی زنان در فروردین 84 با امید به شکل گیری جنبش همبستگی زنان، فعالیت خودمان را با میزبانی نهمین نشست «هم¬اندیشی فعالان جنبش زنان» آغاز کردیم. زیرا می خواستیم قدم های مان را با گام های دیگر زنان هماهنگ تر سازیم تا صدای قدم های جمعی مان جامعه ای را که گویی نمی خواهد صداهای زنانه را بشنود حساستر سازیم. در همان فروردین 84 بود که ما در کنار دیگر فعالان جنبش زنان بیانیه ای را در اعتراض به تشکیل محاکم شرع در کانادا و اعلام همبستگی گروه ها و فعالان زنان در داخل ایران با زنان ایرانی مقیم کانادا (که علیه تشکیل این محاکم در کانادا به فعالیت مشغول بودند) منتشرکردیم. از سویی در همین ماه، نامه ای اعتراضی در نقد ممنوعیت ورود دختران به ورزشگاه ها برای تماشای بازی فوتبال نیز یکی دیگر از دستاوردهای همین نشست بود که بعدها از سوی زنان جوان تر پیگیری شد. این نشست ها هم چنان ادامه یافت و ما نیز با امید فراوان، پیگیر آن بودیم تا این که سرانجام در یکی از همین نشست ها که در محل کتابخانه مرکزفرهنگی زنان برگزار شد، برگزاری تجمع اعتراضی زنان نسبت به نقض حقوق زنان در قانون اساسی به تایید بیش از20 سازمان غیردولتی شرکت کننده رسید. این اتفاق جمعی و مبارک، حاصل ساعت ها بحث وجدل درباره مطالبات زنان و محدودیت های قانون اساسی در نشست های پیشین هم اندیشی زنان و پیگیری این مبحث در مقالات مان بود که در آن روز بالاخره به نتیجه مشترک رسید. از این روز مرکز فرهنگی زنان به عنوان یکی از اعضای «گروه هماهنگی این تجمع»، عزم خود را برای تدارک تجمع بزرگ زنان در 22 خرداد 1384 جزم کرد.
با انتشار علنی فراخوان و بیانیه ها از سوی گروه هماهنگی تجمع 22 خرداد، ان جی او های زنان به ویژه در تبریز و کردستان، اصفهان، چهار محال بختیاری، خراسان، سیستان و بلوچستان، لرستان و کرمانشاه ازاین حرکت استقبال کردند و برخی از جمله گروه های زنان کرد در تجمع نیز شرکت کردند. در مجموع حدود 90 گروه و ان جی اوهای زنان، جوانان، محیط زیستی، آموزشی، انجمن های اسلامی دانشگاه ها از جمله علامه طباطبایی، تهران، الزهرا، 60 نفر از اعضای دفترتحکیم وحدت، 114 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران و حدود 14 نشریه دانشجویی به این فراخوان پاسخ مثبت دادند. این فراخوان با استقبال حدود 350 نفر از زنان فعال در جنبش زنان، حقوقدانان، نویسندگان، دانشجویان و اساتید دانشگاه و دیگر زنان نیز روبه رو شد. 130 وبلاگ نویس با اعلام حمایت خود و همچنین گذاشتن لوگوی تجمع در وبلاگ هایشان در این حرکت همراهی کردند و کانون وبلاگ نویسان هم بیانیه ای حمایتی منتشر کرد. در پی انتشار نامه ای حمایتی از سوی بیش از 100 نفر از مردان آزاداندیش، تعداد این افراد با مردانی که از این نامه حمایت کردند به 155 نفر رسید. در خارج کشور نیز بسیاری از سایت های زنان و همچنین دیگر سایت های خبری ضمن اعلام حمایت خود به انعکاس این حرکت پرداختند. حدود 10 گروه از زنان خارج کشور نیز به عنوان حامی در این عرصه حمایت خود را اعلام کردند و برخی با انتشار بیانیه و حتا با برگزاری اکسیون هایی در خارج کشور از این حرکت استقبال کردند. درپی انتشار فراخوان، در خارج کشور، شخصیت¬ها، گروه¬ها از جمله حقوق¬دانان، پنج تن از برندگان صلح نوبل، اساتید دانشگاه¬ها، گروه¬های فمینیستی و حقوق بشری، نویسندگان و شاعران خارج کشور و همین طور دیده بان حقوق بشر از این حرکت استقبال و بیانیه ای منتشر کردند، تا جایی¬که تعداد آن ها با سایتی که برای جمع آوری امضا تشکیل دادند از 172 نفر در شروع به حدود 1000 نفر و گروه افزایش یافت.
با برگزاری این تجمع که حدود 6هزار نفر در آن حضور داشتند بزرگ ترین تجمع اعتراضی زنان بود که پس از تظاهرات اعتراضی زنان در 1357 در ایران برگزار می شد. پس از تجمع، گزارشهای وبلاگ نویسان حاضر در تجمع و دیگر روزنامه ها و سایت های خبری داخل کشور و گزارش های تصویری وبلاگ ها در ارائه تصاویری چند جانبه از تجمع، پازل تصویری این تجمع را کامل کرد. تجمع 22 خرداد در تاریخ جنبش زنان از حرکت های فمینیستی کم نظیر طی سال های پس از انقلاب یود. از دستاوردهای این حرکت ساخت و انتشار اولین «سرود جنبش زنان» در داخل کشور بعد از انقلاب بود. ما در مرکز فرهنگی زنان از مدت ها پیش در فکر نوشتن سرودی برای زنان بودیم که این کارسرانجام با همکاری جمعی تحقق یافت و همزمان با تجمع 22 خرداد در دنیای مجازی آواز خود را سرداد. این سرود را یکی از اعضای مرکز فرهنگی زنان برای آهنگی از جون بائز سرود که با همکاری دیگر فعالان جنبش زنان در مرکز کارورزی و هستیااندیش، برای ضبط صدا و انتشار در سایت¬ها، به سرود جنبش زنان تبدیل شد.
اما از دیگر فعالیت هایی که مرکز فرهنگی زنان در کنار دیگر گروه ها در جلسات «هم اندیشی فعالان جنبش زنان» پی گرفت اعتراض به بازداشت رویا طلوعی در 10 مرداد 84 بود. این اعتراض ابتدا به شکل نامه سرگشاده ای بود که توسط بیش از یكصد تن از فعالان جنبش زنان برای آزادی وی وامنیت فعالان جامعه مدنی خطاب به قوه قضائیه منتشر و سپس توسط حرکتی دیگر پشتیبانی شد. نامه دیگری به تاریخ 22 شهریور84 با امضای بیش از60 تن از زنان خطاب به دادستانی استان كردستان به منظور ملاقات حضوری با ایشان در سنندج تهیه و به دادگستری سنندج ارسال شد. سرانجام در 30 شهریور84 تعداد 9 تن از زنان به نمایندگی از امضاءكنندگان نامه فوق برای مذاكره و دیداری حضوری با مسئولان دادگستری و پیگیری نامه خود از تهران به سنندج عزیمت كردند. 6 تن از این 9 نفر از مرکز فرهنگی زنان بودند.
از دیگر فعالیت های انجام شده در جمع «هم اندیشی فعالان جنبش زنان»، اعتراض به فیلترینگ گسترده سایت های زنان در ایران بود. تریبون فمینیستی ایران به همراه دیگر سایت ها و وبلاگ های زنان نامه ای اعتراضی برای اجلاس جهانی اطلاعات که در نوامبر 2005 در تونس برگزار شد ارسال و کمپینی جمعی را در سایت ها و وبلاگ های زنان شکل دادند. و این پیش از آن بود که خود تریبون فمینیستی مشمول فیلترینگ شود. نزدیک به دو ماه پس از ارسال نامه اعتراضی نسبت به فیلترینگ سایت های زنان، تریبون فمینیستی از روز پنج شنبه 12 آبان 84 درکنار فیلترشدگان قرارگرفت و یکی ازابزارهای اطلاع رسانی خود را ازدست داد. در همبستگی با سایت تریبون فمینیستی و اعتراض به سانسور اینترنت در ایران روز جمعه 20 آبان (11 نوامبر) همه وبلاگ های معترض به این اقدام در حرکتی نمادین، وبلاگ خود را با نام "تریبون فمینیستی" منتشر کردند.
تریبون فمینیستی درپاییز 1382 فعالیت خود را به سردبیری پروین اردلان از اعضای مرکز فرهنگی زنان و به منظوراطلاع رسانی فمینیستی آغاز کرد و از آن پس به انتشار دیدگاه ها و فعالیت های زنان در حوزه های گوناگون پرداخت. فعالیت این سایت به ویژه در کمپین های زنان ازجمله "تجمع اعتراضی زنان به نقض حقوق زنان در قانون اساسی، فیلترینگ زنان در اینترنت، فعالیت در«هم پیمان دربرابرگسترش ایدز» بسیارگسترده بود، چراکه معتقد بودیم حرکت های اعتراضی مان را باید با دامن زدن به بحث و گفت وگو در میان خودمان و دیگر زنان تعمیق بخشیم و بدون حرف زدن در مورد این فعالیت¬ها و چند و چون کردن در آن، حرکت ها و فعالیت های اعتراضی نمی تواند به آگاهی زنان بیانجامد.
ب) فعالیت همگام با جمع «چهل تکه همبستگی زنان»: مرکز فرهنگی زنان با همان امید به یافتن مشترکات خود با دیگر گروه های زنان در جمعی دیگر نیز حضور داشت. جمعی که در پی ایده شبكه حركت جهانی زنان WMW که راهپیمایی بزرگ زنان جهان را برای تهیه چهل‌تكه همبستگی زنان جهان تدارک دیده بود شکل گرفت. منیژه نجم عراقی یکی از فعالان جنبش زنان این ایده را در همان نشست فروردین ماه هم اندیشی مطرح کرد، اما خاستگاه خود را در جمعی دیگر پیدا کرد و به تدریج گروه های دیگری از زنان و نه لزوما همان گروه های هم اندیشی، با این حرکت همراه شدند، هرچند کانون هستیااندیش و نیز مرکز فرهنگی زنان نقطه اشتراک این دو جمع بودند. علاوه بر تهیه چهل تکه، اخبار این راهپیمایی در سایت تریبون فمینیستی به طور مرتب منتشر شد. در این حرکت گروه های زنان از شهرهای اوز، اسکو، ورامین، بم، تهران، رشت، تبریز، کرج، سنندج، شیراز و ارومیه شرکت داشتند و رویای جهان بهتر را بر تکه های خود به تصویر کشیدند. در این میان بیش ازچهل تکه تهیه شد و نمایشگاهی از چهل¬تکه¬های زنان با مضمون همبستگی زنان روز دوشنبه 13 تیرماه 1384 در مجتمع فرهنگی ایران (سینما ایران) برپا و با استقبال زیادی روبه روشد. «انجمن تلاشگران سلامت»، «زنان اسفند» و «مرکز فرهنگی زنان» از برگزارکنندگان این نمایشگاه بودند. دراین نمایشگاه، بعد از رای گیری ازسوی بازدید کنندگان سه تکه انتخاب شد و تکه زنان تبریز به عنوان تکه اول انتخاب شد. همچنین تکه مرکز فرهنگی زنان، (که فریما تابعی از رؤیاهای ما ساخت)، نمایش رقص گروهی زنان بود به عنوان کار دوم برگزیده شد. کارهای انتخاب شده را برخی از نمایندگان داوطلب گروه های زنان به یکی از کشورهای محل عبور زنان حامل چهل تکه همبستگی جهانی برده و ارائه دادند. اما این اتحاد حول چهل تکه ادامه یافت تا این¬که در 25 مهرماه 1384، «روز جهانی مبارزه با فقر» و در تداوم فعالیت گروه های زنان برای تهیه چهل تکه همبستگی زنان، از زنان دعوت شد که برای اعلام همبستگی خود با زنان اقصی نقاط جهان و در مخالفت با فقر و خشونت علیه زنان، در میدان انقلاب تهران گرد هم آیند. این گردهمایی به رغم حضور نیروی انتظامی و تعدادی لباس شخصی به مدت یک ساعت ادامه یافت.
برنامه های جمع «چهل تکه» همچنان ادامه یافت. از روز 4 آذر 1384 و همزمان با «روز جهانی نفی خشونت علیه زنان»، طی یک هفته، به همت گروه های زنان در نقاط مختلف شهر تجمع¬های کوچک اعتراضی به خشونت علیه زنان در تهران برگزار شد. اعضای مرکز فرهنگی زنان به عنوان یکی از گروه¬های برگزارکننده، 4 آذربه همراه دیگر گروه های زنان در خیابان انقلاب، مقابل بازارچه ی کتاب، تجمع کردند. زنان و دختران به مدت نیم ساعت با پلاکارد در دست می کوشیدند توجه رهگذران را به روز جهانی خشونت و خشونت هایی که بر زنان اعمال می شود جلب کنند.
ج) اتحادهای کوچک تر ما با گروه های دیگر: اما در بین این دو جمع - یعنی «هم اندیشی فعالان جنبش زنان» و گروه های «چهل تکه» - اتحادهای کوچک تری نیز بین گروه ها پدید آمد. به مناسبت «روز جهانی ایدز»، مرکز فرهنگی زنان به همراه شش سازمان غیردولتی دیگر: انجمن پرسپولیس، انجمن حمایتی- فرهنگی کودکان کار، کانون هستیااندیش، انجمن تلاشگران سلامت، نشریه ی دانشجویی رستا، از«همه آنان كه به مبارزه با گسترش ایذر در زمینه‌های فقر، نابرابری جنسیتی، خشونت علیه زنان و كودكان و همچنین رفع انگ و تبعیض از افراد مبتلا به ایدز و حمایت از حقوق اجتماعی و دسترسی آنان به امكانات بهداشتی- درمانی متعهد هستند» دعوت کردند که روز پنج شنبه 10 آذر در مقابل تئاتر شهر به آنها بپیوندند. این برنامه با هدف آگاهی بخشی درباره بیماری‌ ایدز و روش های پیشگیری از آن، ایجاد حساسیت در میان مردم و دولت نسبت به ابعاد گسترش این بیماری و حقوق افراد اچ آی وی مثبت برگزار ‌شد.
در این جمع گرم و صمیمی و مرکب از افراد مبتلا به ایدز و غیر آن، همگی کاورهای سفید رابر تن کرده بودند که روی برخی از آنها «من اچ آی وی مثبت هستم» و برخی دیگر«من اچ آی وی منفی هستم» نوشته شده بود و جالب آن که بیشترین می خواستند «مثبت» ها را بپوشند تا نشان دهند فرقی با «منفی» ها ندارند. در این گردهمایی کودکان کارهم شرکت داشتند و گروهی نقاشی می کردند.
از دیگر اتحادهای کوچک مرکز فرهنگی زنان با گروه¬های دیگر برگزاری سمینار «خشونت علیه زنان» در 15 مرداد بود. این سمینار با هماهنگی مرکز فرهنگی زنان، کانون هستیااندیش و انجمن اسلامی دانشگاه پلی تکنیک در 15 مرداد برگزار شد. با این فعالیت، بحث خشونت علیه زنان، ما را به فعالیت های مشترک بیشتری حول مسئله خشونت علیه زنان با کانون هستیااندیش سوق داد.

برنامه های خاص مرکز فرهنگی زنان
اگر از فعالیت های جانبی مرکز از جمله صدور بیانیه برای اعلام همبستگی با دانشجویان در 14 شهریور که در پی تحصن دانشجویان نسبت به ایجاد شرایط سرکوب و تشدید خشونت در دانشگاه ها، هم چنین حضور 3 تن از اعضای مرکز در سمینار دانشجویی « زن و جامعه» در 12 اردیبهشت 84 که به همت كانون دختران انجمن اسلامی دانشكده فنی ـ مهندسی شهرستان بابل برگزارشد؛ و نیز حضور یکی از اعضای مرکز به عنوان سخنران در همایش «محو خشونت علیه زنان» که در 7 خرداد 84 به همت انجمن تلاشگران سلامت در دانشکده توانبخشی برگزار شد و بحث در مورد ایدز و زنان و همچنین خشونت های خانگی، شرکت در میزگرد «بررسی فعالیت های تشکل های غیردولتی در مورد خشونت علیه زنان» در انجمن جامعه شناسی ایران و... - بگذریم آن چه بیش از همه انرژی مرکز فرهنگی زنان را در سال 84 به خود اختصاص داد، یافتن محلی مستقل برای «کتابخانه صدیقه دولت آبادی» بود. اجاره¬نشینی این کتابخانه کوچک ما را با مشکلات زیادی روبه رو ساخته بود از این رو بر آن شدیم که خانه ای برای صدیقه دولت آبادی بیابیم که «از آن خودش» باشد و صاحبخانه ای بالای سر نداشته باشد (آن هم با همان کمک هایی که از خودمان و زنانی مانند خودمان برای کمک به کتابخانه داده بودند). این کار بیش از آن که تصور می رود برای مان دشوار و انرژی بر بود، هرچند نتیجه اش همه ی ما را شادمان ساخت. از این رو اگر در 8 مارس سال گذشته (سال 83) آرزوی مکانی از آن خود برای کتابخانه صدیقه دولت آبادی داشتیم، در 8 مارس امسال می توانیم بگوییم یکی از فعالیت¬های¬مان تحقق این رؤیا بود. کتابخانه کوچک زنان امسال در روزجهانی زن یکساله می شود با مکانی بسیار کوچک (53 متر) اما از آن خودش، گرچه هنوز ما آرزوهای بیشتری برای این کتابخانه داریم و کارهای زیادی پیش روی مان است. گروه کتابخانه مرکز هرچند بسیار محدود، اما توانسته حتا به کتاب رسانی به زنان در محلات کوچک تر یاری کند. این گروه در این سال، هیئت داورانی را به شکل کمیته ای مستقل شکل داده است تا «تندیس صدیقه دولت آبادی» را به رسم سال گذشته (1383) پی گیرد. کارهای کوچک دیگری هم در این کتابخانه به تحقق پیوسته است که صرفا آغازگاهی است، از جمله آن که کتابخانه توانسته یک پایان نامه فوق لیسانس را راهبری کند (به همت فیروزه مهاجر، یکی از اعضای مرکز). این فعالیت برای ما از آن جا عزیز است و قابل گفتن که آرزوی کتابخانه تخصصی صدیقه دولت آبادی همین بسط تحقیقات در مورد زنان و برای زنان در دانشگاه هاست. و اگر روزی بتواند اعلام کند که در طول یک سال مثلا 20 پایان نامه را همراهی کرده است به خودش خواهد بالید. در این کتابخانه هم چنان زهره ارزنی، عضو مرکز فرهنگی مشاوره های رایگان خود را ادامه می دهد (روزهای سه¬شنبه ساعت 3 الی 6).
کارگاه پژوهش فمینیستی ما طی بیش از 3 ماه با دقت پی گیری شد، هرچند به خاطر جابه جایی کتابخانه متوقف ماند، اما در همین مدت جلساتی برگزار کردیم که یکی از آن ها کارگاهی با حضور نورما كلر موروتزی، استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه ایلی نویز در شیكاگو و پژوهشگر مسائل زنان، بود که درمرداد 1384 به ایران سفرکرده بود و به دعوت مرکز فرهنگی زنان سخنران کارگاهی درباره پژوهش فمینیستی بود که در 3 جلسه برگزار شد. در این کارگاه هم چنین نمونه هایی از پژوهش های انجام شده درباره زنان در ایران به بحث گذاشته شد.
اما در این میان گروه «کاهش خشونت» مرکز نیز فعالیت اش را در سه حوزه منبع شناسی خشونت (برای جمع آوری مطالب در حوزه خشونت در کتابخانه)، کارگاه ها و سمینارها (برای برگزاری کارگاه های مختلف در مورد خشونت)، پژوهش در حوزه خشونت (با هدف تدوین استراتژی های فردی زنان در مقابله با خشونت های خانگی) گسترش داده است. از جمله فعالیت های گروه خشونت مرکز، برگزاری کارگاهی با موضوع «آزار جنسی در محیط کار» در 10 خرداد 84 بود. در این کارگاه شرکت کنندگان از تجربیات خود در مورد آزارهای جنسی سخن گفتند.
این گروه کارگاهی برای «بیان جمعی خشونت» در 15 بهمن 84 نیز به درخواست مدیر ورزشگاه سرای ژیمناستیک در تهران برگزار کرد.
بحث خشونت علیه زنان از فعالیت های گروه سایت مرکز فرهنگی زنان نیز بود. تریبون فمینیستی پژوهش در حوزه خشونت ناموسی با هدف توانمندسازی زنان را در سال 84 پی گرفت که بخش هایی از نتایج کار آن ها در سایت منتشر شد.
از دیگر فعالیت های مرکز فرهنگی زنان، برگزاری کارگاه آموزشی «حقوق بشر زنان» در سنندج و مریوان در 18 خرداد 84 بود. این كارگاه در دفتر روزنامه راسان و به دعوت كانون زنان كرد مدافع صلح و حقوق بشر برگزار شد.
گروه بهداشت مركز فرهنگی زنان نیز روز پنج شنبه اول دی 1384 اولین كارگاه آموزش بهداشت جنسی را با موضوعاتی درباره دستگاه تناسلی بیرونی زن، پرده بکارت، اهمیت پرده بكارت، انواع كارهایی كه دختران برای حفظ این پرده از آن منع می شوند و... برگزار کرد.
یکی دیگر از برنامه های مرکز، بزرگداشت قمرملوک وزیری در 15 مرداد 84 بود. این مراسم که به مناسبت سالروز تولد قمرملوک وزیری و با همت اعضای مرکز به ویژه ناهید میرحاج برگزار شد، در موقعیتی برپا گردید که انعکاس اش را در سخنان منصوره شجاعی، از اعضای مرکز، می توان یافت: « ترس و اضطراب دو نماد اصلی جوامع استبداد زده و مرد سالار همواره به سراغ زنانی که علیه بختک سنت و وحشت به پاخاسته اند رفته و می رود...وحشت از دیده شدن، وحشت از شنیده شدن، وحشت از برملا شدن، و حتی وحشت از بودن!... افزون بر ظرافت های هنرمندانه آواز قمر، آنچه وی را بی مرگ و جاودان می سازد پیوند هنرمندانه ای است که میان هویت مبارزاتی، جنسیتی، عاطفی و هنری خویش ایجاد می کند...» سیمین بهبهانی ضمن شعرخوانی در این مراسم گفت: « بهترین و زیباترین روز زندگی من روزی بود که در تجمع اعتراضی زنان در 22 خرداد در برابر در اصلی دانشگاه تهران شرکت کردم». اجرای موسیقی، نمایش فیلم «زیر نور ماه» کار فرحناز شریفی، تریبون آزاد و آوازخوانی از دیگر برنامه های این مراسم بود.
گذشته از کارهای انجام شده، در 8 مارس امسال، تصمیم گرفته¬ایم که بیش از گذشته، به طرح مسائل زنان حتی الامکان در قالب نوشتار بپردازیم، چون قدر نوشتن را می دانیم. از این رو همان طور که مشاهده می کنید، «نامه زن» را دوباره به راه انداختیم آن هم با کیفتی متفاوت؛ و قرار است انتشار اولین مجله اینترنتی زنان را در روز 8 مارس آغاز کنیم و وبلاگ جمعی مان را نیز راه بیاندازیم. این ها همه در حوزه ی خاصی است که فکر می کنیم شاید در شرایط کنونی نیاز آن بیشتر احساس می شود، زیرا اکنون موضوع زنان تا حدودی در جامعه به عنوان یک مشکل و معضل عمومی به رسمیت شناخته شده است، بدین سبب فکر کردیم شاید موقع تعمیق فراهم شده باشد. طبعا برای تحقق آن ابزاری جز نوشتن و از این طریق، ایجاد گفت وگو نمی شناسیم. برای همین هم سعی کرده ایم این حوزه را در حد بضاعت محدودمان تقویت کنیم. حتا برگزاری مراسم اهدای تندیس صدیقه دولت آبادی نیز در همین راستاست، یعنی تشویق به گسترش نوشته های زنان. به هرحال امسال نیز مانند سال های گذشته سعی کرده ایم دین خود را به روز جهانی زن (که از ثمرات پر برکت اش ایجاد مرکز فرهنگی زنان بوده است) ادا کنیم و با این کار با دیگر زنان سراسر جهان همبستگی خود را اعلام داریم و در این روز با برنامه هایی هم چون برگزاری مراسم تندیس در روز 8 مارس، چاپ «نامه زن»، تاسیس مجله اینترنتی، رفتن به برخی از شهرستان ها برای اعلام همبستگی با زنان در آن شهرها و برگزاری کارگاه هایی در آنجا و... در حد و اندازه ی خود، صدای مان را به عنوان زنانی از این جامعه و برای این جامعه در این روز رساتر سازیم.


مرکز فرهنگی زنان