ايوان مدائن يادگار حضور تمدن پارسي است دردياري كه ساكنانش ، پارسيان امروز را عجم مي نامند و خودرانيز عرب . بسيارند نقاطي كه تاريخ گذشته و كنوني اشان حكايت از صاحبان نا پايا و گونه گون دارد. اما نه شاهان ونه صاحبان ونه حتي ساكنان دير پاي دياران ، هيچ يك مالكان حقيقي آن نيستند. مالك راستين و هميشهء دياران و تمدن ها ي گوناگون ادوار ، هم اوست كه بال پرواز را برخود نبسته و ذهن و نگاه خويش را چونان به جهان دوخته و از جهان چندان بهره برده است كه سير دوران و تغيير دياران نيز هيچ تملكي را از او نمي ربايد. در ميان اين طايفه از مالكان جهان ، منصوره راعي بي ترديد يكي از متمول ترين و بيش اندوخته ترين آنان بود.
او كودكي را درسايه ستون هاي سترگ ايوان مدائن در عراق مي گذراند و در دوران دبستان در هيئتي متفاوت به مدرسه پسرانه اخوت در حومه بغداد مي رود كه دختروار نباشد كه محروم شود از دانش مردانه.!! و بدين گونه سفري غريب در غربت رانيز مي آزمايد.
فصل رفتن به دبيرستان را در سايه كنج هاي خانه كودكي اش دور از آفتاب داغ آن سرزمين و در خنكاي سايه آموزش پدر به آموختن مي نشيند ، كه حضور در دبيرستان پسرانه براي دختران ممنوع بود واز سويي براي دختران ايراني دبيرستاني نيز وجود نداشت. سرانجام در سال هاي آخر دبيرستا ن به ايران بر مي گردد. اما آنجا هم نمي ماند و خود اينگونه تعريف مي كند :" سال هاي 1340 تا 1343 در سرگرداني بين دانشگاه پهلوي شيراز و دانشگاه مون پليه فرانسه و مستقر شدن در تهران گذشت ..." وسرانجام مي ماند كه راه رااز نو آغاز كند و خود انتخاب گر مسير خويش شود.
شهر به شهرگشتن و كشور به كشور گشتن او يادآور كنجكاوي همان كودكي است كه فيلسوفي چيني اينگونه به تصويرش كشيده است كه :" پس از پرسيدن راه شادمانه آواز مي خواند و در جاده پيش مي رفت ." آري بي ترديد همو بوده است ، هم او كه كودك درون خويش را مادرانه حفظ مي كند و به تيمارش مي نشيندتا به گفته خودش :" تداوم حضور كودك درونش ، انسانيت را معنا ببخشد" و طي طريق را چنين آغاز كند:
پس از به پايان رسانيدن تحصيلات خويش ، در سال 1353 در آزمون طرح مدارس تجربي براي تغير نظام آموزش كشور پذيرفته مي شود و به عضويت شوراي مركزي اين مدارس در مي آيد.درسال 1356 به عضويت انجمن پزوهشي پويا كه در مدرسه فرهاد خانم ميرهادي پا گرفته بود در مي آيد . سال 1357 به شوراي كتاب كودك مي پيوندد و تا سالهاي متمادي وحتي در دوران بيماري اخير به عنوان عضو هيئت مديره انتخاب مي شود. يكي از 5 نفري بودكه نخستين حلقه تولد فرهنگنامه كودكان ونو جوانان را به ابتكار خانم ميرهادي درسال 1358 شكل داده است. ازسال 1367 به عوان دبير انجمن پويا انتخاب مي شود و نقد نگاه جنسيتي كتاب هاي درسي آموزش و پرورش را از طريق كارشناسان انجمن پويا پيش مي برد. وسرانجام دغدغه تغير متون كليشه اي كتاب هاي درسي را در قالب طرح ها و پيشنهادات كارشناسانه از طريق انجمن پويا به آموزش و پرورش ارائه مي دهد. اززمان عضويت در شورا سرپرستي و تدريس دوازده دوره كارگاه آشنايي با ادبيات كودكان را عهده دار بود. و دو دوره درسال 1998و2000به عنوان عضو ايراني هيئت داوران جايزه بين المللي هانس كريستين اندرسن انتخاب شد. سال ها ويراستار ايراني مجله Book Bird بود و مترجم بخش اعظم پيام هاي روز جهاني كودك بوده است.
باوجود داشتن مدرك براي تدريس در دانشگاه ،خود مصمم به همكاري با آموزش و پرورش بود و پس از بازنشستگي به تدريس در دانشگاه مشغول شد.
او كه همچنان بر نقش انتخاب گر خويش پاي مي فشرد هيچگاه ازدواج نكرد و خود نقل مي كرد كه پدررا با استدلال هاي برگرفته از طبيعت رها و آزاده خويش متقاعد ميكند كه اونيز انتخاب دخترش را ارج نهد. نقش انتخاب گر وي گويا سر آن داشته كه نگذارد بيماري سرطان از پاي در آوردش وشايد بدين سبب ، پس از5 سال دست و پنجه نرم كردن با اين بيماري و عليرغم رسوخ سرطان در تمامي سلول هاي مهربانش سرانجام در اثر سكته قلبي جان مي سپارد.آري ، تصميم گرفته بود كه مرگش در اثر سرطان نباشد.!!

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* بخش هايي از اين مطلب در مراسم بزرگداشت منصوره راعي در سراي اهل قلم نمايشگاه بين المللي كتاب در سال 1383 توسط نگارنده ارائه شده بود.

Comments

کاشکی خانم راعی وقتی زنده بود می دانست که روزی در سایت های زنان درباره اش خواهند نوشت.

ممنون خانم شجاعی که در زنستان از خانم راعی گفتید... امیدوارم دیگه وقتی می رم فرهنگنامه، هیچ خبر فوتی رو روی برد نبینم

خانم شجاعي در شوراي كتاب كودك زنان بزرگ زياد هستند اميدوارم همه سالم باشند و ما برروي سايت ها اخبار سلامتي وموفقييت آنها را بخوانيم بد نيست ستوني در زنستان براي اخبار زندگي اين زنان بگذاريد.

Post a comment