دل آرام علی | یکشنبه ۱۵ مهر ۸۶ |  لینک های وارده

سازمان ملل متحد اعلام كرد بيش از 250 هزار كودك در سطح دنيا در جنگ ها شركت مي كنند و ده ها هزار دختر از سوي سربازان و نظاميان مورد بهره برداري جنسي قرار مي گيرند. به گزارش خبرگزاري آسوشيتدپرس، معاون سرمنشي سازمان ملل به شوراي امنيت گفت: از سال 2003 تاكنون بيش از 14 ميليون كودك در كشور زادگاه شان يا به خارج از آن مجبور به نقل مكان شده اند. در اين گزارش آمده است كه اگر چه وضعيت كودكان كودكان در جنگ هاي كشورهايي مانند سيرالئون، بروندي، ليبريا و كنگو بهبود يافته اما كودكان خاورميناه اخيراً در وضعيت نامساعدي به سر مي برند. همچنين در اين گزارش اشاره شده كه بيش از 250 هزار كودك همچنان مورد بهره برداري جنسي سربازان و نيروهاي نظامي در سرتاسر جهان قرار مي گيرند.
آنچه گفته شد تنها پيامد جنگ براي كودكان نيست. بحران براي كودكان شرايطي را مي آفريند كه در آن لحظه لحظه با مرگ دست و پنجه نرم مي كنند. با بروز بحران و عدم دسترسي به منابع اوليه بهداشت و تغذيه روزانه كودكان زيادي به دلايل ساده اي از قبيل ابتلا به اسهال جان خود را از دست مي دهند. بررسي وضعيت كودكان در يك ماه در افغانستان نشان مي دهد كه بيش از 15 كودك تنها بر اثر اسهال جان خود را از دست داده اند. اين در حالي ست كه بر پايه گزارش سازمان ملل روزانه 700 كودك در افغانستان و 30 هزار كودك در جهان به خاطر فقر، نبود امكانات بهداشتي و درگيري هاي نظامي جان مي بازند.
با تغيير ماهيت جنگ ها، تعداد زيادي از زنان و كودكان در درگيري هاي نظامي كشته مي شوند. تعداد تخميني كودكان كشته شده در منازعات 2 ميليون نفر گزارش شده و اين در حاليست كه بيش از 6 ميليون كودك بي خانمان و 12 ميليون زخمي شده اند.
نگاهي به وضعيت كودكان در كشورهايي چون افغانستان و عراق نشان مي دهد كه كودكان آسيب پذيرترين گروه اجتماعي در مواجهه با بحران بوده اند. نگاهي به وضعيت كودكان در عراق نشان مي دهد كه به طور روزانه بر تعداد كودكان خياباني كه در اثر جنگ خانواده هاي خود را از دست داده اند افزوده مي شود. واجد زيدان پژوهشگر عراقي معتقد است كه پديده كودكان خياباني در عراق معضل تازه اي نيست اما اگر درمان فوري جهت مداواي آن حاصل نشود تبديل به معضلي غيرقابل جبران خواهد شد.
همچنين اكنون بيش از يك ميليون كودك عراقي از تحصيل محرومند كه 39% آنها را دختران تشكيل مي دهند كه بسياري از اين كودكان به دليل حفظ امنيت از جانب خانواده هايشان از تحصيل محروم شده اند.
اما سهم كودكان از جنگ در اينجا خاتمه نمي يابد بلكه در بسياري از مناقشات مسلحانه از كودكان به عنوان نيروهاي جنگي بهره برداري مي شود. ميل به خشونت در ميان كودكان از راه هاي مختلف دروني مي شود. كمپاني هاي بزرگ فيلم سازي دنيا اقدام به ساختن فيلم هاي جنگي در قالبي جذاب مي نمايند و از قهرمانان خشونت گر چهره اي دوست داشتني مي سازند. قهرماناني كه براي سترش صلح و دوستي اقدام به كشتن سايرين مي نمايند. قهرمانان فيلم هاي جنگي تبديل به اسطوره هاي ستودني در ذهن كودكان مي شوند. اكنون زمان آن فرا رسيده كه كودكان خشونت آموخته شده را در جايي به كار گيرند. بازي هاي مختلف كامپيوتري در شكل هايي متفاوت عرضه مي شوند. كودكان خود را در قالب اسطوره هاي ذهنيشان وارد بازي هاي خشونت آميز كامپيوتري مي كنند. با كشتن آدم هاي بيشتر امتياز بيشتري مي گيرند و ميل به خشونت افزايش مي يابد، بازي ها پيشرفت مي كنند و كودكان مي آكوزند كه چگونه براي به دست آوردن امتيازي بيشتر، استراتژي هاي خشونت طلبانه اي تدوين كنند. اكنون كودكي كه با پشت سر گذاشتن فضاهاي فانتزي كودكانه و انيميشن هاي دلچسب و دوست داشتني وارد دنياي خشن و خشونت گر فيلم ها، بازي ها و انيميشن هاي جنگ طلبانه شده آماده است تا خشونت دروني شده را به نمايش بگذارد.
اما اين تنها تكنولوژي نيست كو كودكان را مسحور دنياي جنگي نموده است. در بسياري از كشورها جامعه در حال طي كردن پروسه اي است كه به تقديس جنگ و كشته شده مي پردازد. جنگيدن تبديل به امري نه صرفاً جذاب بلكه مقدس مي شود. كشته شدگان جوان و يا بهتر است بگوييم كودك، كه سنشان گاهي از 13، 14 سال نيز تجاوز نمي كند مقدس مي شوند و البته هر چه سنشان كمتر باشد از اهميت والاتري برخوردارند.
عكس هايشان در جاي جاي شهر نصب مي شود و همه در مدح آنان سخنراني مي كنند. محله ها و خيابان ها به نامشان مذين مي شود. داستان هايشان در كتب درسي روايت مي شوند و اين بار نه تنها قهرمان بلكه قديسي ستودني و غبطه برانگيزند. قهرماني ستودني كه بي شك هر كودكي آرزو مي كند جاي او باشد.
كم كم شعر و بازي و كتاب كودكان از فضاهاي كودكي رخت بر مي بندد و كودك تنها سرگردان جهاني مي شود كه ما برايش ساخته ايم. جهاني نه آنگونه كه شايسته كودكان است.
شايد وقت آن رسيده كه دنياي كودكان را به آنها باز گردانيم. جهاني ديگرگون، كه كودكيش را سراسر شعر و بازي و كتاب و شادي انباشته است. جهاني كه در آن هر كودكي سهمي خودش را در زندگي دارد و براي زنده ماندن مجبور به كشتن و كشته شدن و ترك ديار نيست.
شعر زير نوشته اي است كه دختر بچه 16 ساله افغاني آن را تقديم به هانس كريستين آندرسون داستان نويس مشهور كودكان نموده است.

برايم نوشتي
از جاده هاي خاك آلود وطنم
به من گفتي از خانه هاي كاهگلي اش
با من خواندي از عظمت كوه هايش
برايت مي نويسم
از كودكان مهاجرش
هنوز كه هنوز است مهاجرند
و از آشيان به دورند
بگو بگو باز برايم از وطنم بگو

منابع: كاظمي، منيره. (1375)، سايت اخبار روز
بابايي نژاد، آزاده. (1386) اينجا كودك عراقي تنهاست
شپيگل، شماره 31، سال 1982
شپيگل آنلاين، 23 ژوئن 2006
گزارش سازمان ملل متحد (1385)